یک شعر قدیمی
این شعر رو وقتی آدرین رو حامله بودم گفتم حدودا 6 ماهم بود آدرین خیلی شیطون بود و دایم داشت لگد میزد.....
پسر خوشگلمی الان توی دلمی
قصه برات میخونم هی تورو ناز میکنم
حس خوبیه وقتی تکون میدی یه دستی
مدام لگد میزنی من فکر کنم شوت زنی
وقتی که من میخوابم به خاطرت بیتابم
کاشکی که زودتر بیای از تو دلم در بیای
بیایی توی بغلم شیرت بدم من عسلم
دستی به موهات بکشم پاتو بذارم رو چشم
بیای و پیشم بمونی عاشقتم خوب میدونی
این اولین عکس آدرینه وقتی که از اتاق نوزادان آوردنش بیرون
اینم عکس دیشب موقع آتیش سوزوندن آقا که ٣٠ فروردین ١٣٩٠ بوده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی