آدرین , پسر باهوش و هنرمند مامان

آدرینی یک خنده های خوشگلی میکنه این دوروزه که آدم کیف می کنه . مامانی عاشقته نی نی جون قشنگم ... وقتی خوابه گاهی اینقده خوابهای خوب میبینه که بلند بلند میخنده من که کلی کیف میکنم ...

سه روز پیش پسرم دو ماهه شد بردیمش رشدش را چک کردند خدا رو شکر خیلی رشد خوبی داشته دور سرش که روز اول 29 سانت بود شده 40 سانت ، قدش 56 سانت و وزنش هم شده بود 4.900 . به نینیم واکسن زدند طفلک سه روز تب داشت پاشم ورم کرده بود که باید همش کمپرس میکردم خدا رو شکر امروز یک کم بهتر شده اومدم سایتشو آپدیت کنم ..... چند تا عکس جدیدشو میگذارم.     ...

سلام این آقا موشی ما برای والنتاین از مامان بزرگه و خاله 5 تا لباس کادو گرفته و باسه همین میخواد به همه والنتاین رو نبریک بگه... ...

خوشگل خندون من          آدرین من ، جون من چشم و چراغ خونه           دیونتم - دیونه بود و نبودم تویی              همه وجودم تویی باید اینو بدونی                 آدرینی ، مهربونی که توی کل دنیا                بین تموم گلها تو از همه بهتری             ناز تر و خوشگل تری تو عشقمی، قلبمی       ...

آقا آدرین یک کار تازه یاد گرفته اونم اینه که شصتشو مک بزنه با لجاجت پستونکشو در میاره و دستشو میخوره ! اینم یک عکس وقتی من در حین این عمل دستگیرش کردم. ...

یک مدت به خاطر خونه تکانی عید بعدشم اینکه آدرین تو این مدت دوبار سرما خورده که یکبارش تو عید بود . اولین مسافرت هواییشو پسرم داشت اونم 7 فروردین امسال رفتیم کیش پیش عمو مازیار 4 روز اول چون سرمای سختی خورده بود خیلی به هر دومون سخت گذشت . اونجا حسابی هوا گرم شده بود باسه همین آدرین میتونست با آستین کوتاه بره گردش و کلی بهش خوش میگذشت . توی این مدت کل موهای آدرین ریخت میگن 4 ماهگی همه بچه ها اینطوری میشن اما خوب موی جدید داره در میاره و زمان میبره تا موهاش دوباره بلند بشه ..... بعد از 10 روز برگشتیم خونه و آدرین که کلی دلش باسه مامان بزرگش تنگ شده بود کلی باسش خندید ...

امروز وقتی مامانی سر کار بوده دختر عمه کیانا با عمه رزا اومدن نی نی رو دیدن. عصری هم با آموزش مامانی  آدرین ناز نازی یک کار جدید یاد گرفته..... هه هه وقتی بهش میگم ماهی شو زبونشو در میاره .... خیلی با نمک میشه ... مامانی فدات شه عسلم   ...